گروه ایرنا زندگی - یاسمن محمدی: در دوره صفویه با اعلام تشیع به عنوان مذهب رسمی کشور بیش از هر زمان دیگری احیای آداب و سنن در دستور کار قرار گرفت، اما در همه این دوران، مردان نقش آفرین اصلی میدان بودند. این در حالی است که واقعه عاشورا جز معدود وقایع نظامی تاریخ است که زنان زیادی همراه مردان در آن حضور دارند و اتفاقا حضورشان بسیار پررنگ است و به گواهی اسناد معتبر تاریخی، اولین برگزارکنندگان مراسم سوگواری بر سیدالشهدا (ع) در تاریخ هم « زنان » بودند که به ایراد خطبه و سرودن شعر، ذکر مصیبت و نقل حوادث کربلا میپرداختهاند. اما از دوران اموی به بعد نقش آنها در عرصههای اجتماعی و سیاسی کمرنگ می شود.
روضهخوانی و مراسم عزاداری تا دوره قاجار بیشتر مختص مردان بود و زنان در تکیهها اغلب شنوندۀ روضهها بودند. تا اینکه در این دوره به تدریج زنان به صحنههای اجتماعی وارد می شوند. زنان با مشارکت در عزاداری و تعزیه و مراسم مذهبی، هم به صحنه آمدند و هم به ماندگاری و توسعه این مراسم یاری رساندند. اولین تعزیه زنانه ایران در همین دوره و به دست «قمر السلطنه»، دختر فتحعلی شاه قاجار برگزار شد . تعزیههای زنانه را بازیگران زن و با روی باز اجر ا میکردند چرا که فقط زنان در مجلس حضور داشتند. پیرمردی مشهور به معین البکاء (تعزیه گردان) اشعار مخصوص تعزیه را از طریق خواجهها که سواد داشتند به زنان حرمسرا یاد می داد و این زنان که بر تعزیهخوانی مسلط می شدند لقب «آخوند» یا «ملا» میگرفتند.
به جز تعزیه که مهم ترین و بزرگترین محفل عزاداری بود، در ایام محرم روضه خوانی نیز امری مرسوم بود. البته این مجالس نیز در ابتدا از سوی مردان برپا و اداره میشد، اما زنان خود را از این فرصت محروم نکردند و برای اولین بار در عهد ناصری زنان روضهخوان شدند و مجالس روضه زنانه هم مانند تعزیه رونق گرفت.
مراسم تعزیه و روضه خوانی زنانه، آنها را وارد حیات اجتماعی جدیدی کرد و از این طریق به عرصه کنشهای اجتماعی وارد شدند. آثار این کنش های اجتماعی در دوره های بعد در انقلاب تنباکو، مشروطیت و در نهایت نهضت انقلاب اسلامی نمایان میشود.
بعد از انقلاب اسلامی نیز عزاداری های زنانه اگرچه شکل رسمی پیدا نکرد اما در قالب روضه های خانگی ادامه یافت. روضه های خانگی از جمله مظاهر دلدادگی مردم به اهل بیت پیامبر بود که حال و هوا و صفای خاص خود را داشت . چیزی که امروز هم به عنوان یک سنت موفق و تاثیرگذار مورد توجه قرار گرفته و به عنوان یک ظرفیت عظیم برای احیای آن تلاش می شود. هرچند این توجه و تلاش، چندان هم بی وجه نیست.
ظرفیت های پنهان روضه های خانگی
زنها می توانند نقش مهمی در شکلگیری فرهنگ عزاداری داشته باشند؛ زنان به دلیل جایگاه تربیتی ویژه نقش مهمی در انتقال این مفاهیم به نسل آینده دارند. آنها مهارت بالایی در کاربردیسازی و تبدیل مفاهیم عمیق و انتزاعی به مفاهیم ملموس و قابل درک روزمره دارند و همانگونه که در تربیت فرزندان این فرایند را انجام داده و پیچیدهترین مفاهیم را با زبان ساده و روزمره به کودک آموزش میدهند در امر روایت دینی و تربیت اجتماعی هم میتوانند عمیقترین معقولات را به سطح محسوسات آورده و برای مخاطب قابل درک کنند.
آنها میتوانند تجربه والا و عمیق واقعه عاشورا را به گونهای تاثیرگذار و همذات پندارانه برای مخاطب امروز بازگو کنند و این سادهترین و جذابترین شیوه انتقال یک گزاره دینی به نسل آینده است که انجام آن جز به دست زنان و مادران ممکن نیست. از سوی دیگر به دلیل رقت قلب، بسیاری از حوادث و مصائب اهل بیت برای زنان معنا و مفهوم دیگری (شاید واضح تری) دارد و این موضوع، نوعی درک و دریافت متفاوت برای آنها به ارمغان می آورد. دریافتی که شاید در فضای امروز جامعه و فراتر از آن برای مخاطب جهانی از جذابیت بیشتری برخوردار است.
البته جدی گرفتن اهمیت حضور زنان در مجالس عزاداری، صبقه و سابقه دینی و مذهبی نیز دارد؛ آنجا که تاریخ در بیان سیره امام صادق علیه السلام نقل می کند که آن حضرت هنگام برپایی مجلس عزا، دستور می دادند پرده ای میان زنان و مردان نصب شود تا زنان بدون دغدغه و با آرامش در مجالس عزاداری حضور داشته باشند. یا سفارش پیامبر اسلام (ص) به زنان برای اینکه بر حمزه سیدالشهدا علیه السلام گریه کنند.
اما روضه های خانگی در کنار همه زیبایی ها و اهمیت بسیار ، مخاطراتی هم دارد. به عنوان مثال سطحی بودن مطالب مطرح شده و گرایش به اعتقادات انحرافی و خرافی از جمله مهم ترین مخاطرات روضه های خانگی به شمار می آیند. بگذریم که متاسفانه امروز برخی از روضه های خانگی به محلی برای مسابقه چشم و هم چشمی، غیبت، تهمت و مارکتینگ تبدیل شده است علاوه بر اینها گاهی در برخی از این مجالس و محافل هم توجه کافی نسبت به احکام وجود ندارد و صدای مداح زن ، در خارج از مجلس زنانه و در فضای بیرون هم شنیده می شود.
عزاداری سهمگین و ملتهب زنان در تهران
غیر از روضه های خانگی در برخی مناطق، زنان حضور فعالتری در سوگواریهای محرم و صفر دارند؛ مناطقی که برخی آیینهایشان کاملاً زنانه برگزار میشود و خبری از حضور مردان در آن نیست. از جمله در تهران در منطقه بازار و اطراف آن (نزدیک چهارراه گلوبندک) مجلس عزایی به شکل خاص توسط زنان برگزار می شود که بدنه اصلی آن را عراقیهای مقیم ایران تشکیل می دهند.
مجلسی که به محض ورود، با صحنهای کاملا متفاوت مواجه می شوید؛ مراسمی که در آن زنان در صفهایی پشت هم می ایستند و مداح مجلس هم یک زن است. لحظهای که جمعیت هماهنگ و با صدایی ملتهب و حزین شروع به همخوانی با مداح مجلس می کنند، ناگهان به گونه ای مجذوب نیروی جمع می شوید که به سختی قابل وصف است. جمعیت کثیر زنان در صف، با موهایی آشفته که در هوا پراکنده میشود دستهای خود را بالا میبرند و با صدایی بلند و قدرتمند، با چنان حزنی همخوانی میکنند که حس میکنید محال است کسی چنین صحنهای را ببیند و از شدت قدرت، اثرگذاری، هماهنگی و شور این عزاداری زنانه بر جا میخکوب نشود. بخشی از این مناسک، شبیه مناسک معمول عزاداری زنان عرب در سوگواریهای عمومی است.
در جلوی زنانی که به صف ایستاده اند، یک دایره بزرگ تشکیل شده ، زنان در دایره «لطم» میزنند و آرام به سمت راست حرکت میکنند، خم میشوند و موهایشان در هوا و با شتاب به سمت پایین پریشان میشود. زنانی که در صف هستند، به جای سینهزنی بر سر میزنند و همزمان با آن و تکرار ابیات، در جا هروله می کنند.
میزان شور این سوگواری مذهبی کاملا زنانه ، که خارج از منازل شخصی برگزار می شود، چنان است که با یک بار حضور، تمایل دارید باز آن را تجربه کنید. از دیگر مناطقی که دارای مجلس زنانه ویژه هستند می توان بوشهر، خوزستان، گیلان ،ایلام و ... را نام برد.
آیین عزاداری زنان بوشهری
دیگر آیین زنانۀ محرم «سینهزنی ایستادۀ زنان بوشهری» است که به ثبت ملی نیز رسیده است؛ این آیین مذهبی زنان بوشهری با بستن گهواره شیرخواره امام حسین (ع) به آرامی و با خواندن آواز معروف لالایی آغاز میشود؛ نوایی که حالا بیشتر مردم کشور آن را در تیتراژ پایانی سریال مختار نامه به خاطر دارند. زنان محل با نوای «اصغر بیا خوابت کنم در گهواره نازت کنم، ای اصغر صغیر من، طفل نخورده شیره من» گهواره علی اصغر را با پارچه های رنگی میبندند.
پس از ذکرها و آوازهای سوگواری، نوحهخوانی آغاز میشود در نوحهخوانی نخست زنها به صورت نشسته در حالی که با یک دست بر پا و با دست دیگر بر سینه خود میکوبند در جواب نوحههای سرخوان همخوانی میکنند. پس از گذشت حدود نیم ساعت نوحهخوانی به صورت نشسته، به دستور سرخوان عزاداری وارد مرحله تازهای میشود.
اینجا «کِل وارونه ( این نوا که در سوگ جوانها از عمق جان زنان بوشهری برمیخیزد، طولانیتر از کِلهای شادی و همراه با جیع است) » زنان بوشهری سینه غم را میشکافد و پس از آن آوای غمبار وی ... وی ... وی ... آنها بلند میشود. در ادامه زنان سوگوار به عزای «سرپایی» می ایستند؛ ثابت به دور گهواره علی اصغر حلقه میزنند سرخوان پس از خواندن واحد با خواندن نوحههایی با ریتم تندتر به تدریج مراسم را به اوج میرساند. شب نهم محرم هم زنان با سینه هایی که بر سر دارند به خیابان می آیند و برای حضرت قاسم عزاداری می کنند.
تعزیۀ زنانۀ گیلانیها
گیلانیها هم دو رسم مشهور زنانه در آیینهای سوگواری محرم دارند؛ «لالپله» و «دستۀ زنان بنیاسد». رسم بر این است که زنان شب عاشورا در تاریکی کوچههای شهر با لباس و چادر سیاه دنبال خانههایی میگردند که از آن بوی زعفران و پلو میآید. این زنان که معمولا یا بیماری در خانه دارند و یا حاجتی ، با کفگیری چوبی به در خانه میکوبند، در که باز می شود بدون هیچ حرفی ظرف و کفگیر را به صاحبخانه میدهند تا کمی شیرینپلو که «نثار» نامیده میشود با همان کفگیر چوبی درون ظرف بریزد. زنان این کار را در چهل یا هفتاد خانه انجام میدهند و در پایان به امید برآورده شدن حاجتشان «نثار» را به خانه میبرند. این مراسم به این دلیل «لالپله» نامیده شده است که کسی که دنبال «نثار» میگردد، حرف نمیزند. «پله» هم در گویش محلی یعنی پلو. معمولا مرسوم است زنان سراغ خانۀ بزرگان و ریشسفیدان و یا سادات محل بروند. هرچند این روزها کمتر کسی در لاهیجان، خاستگاه این آیین، آن را میشناسد یا سراغی از آن میگیرد.
در آستانۀ اشرفیه نیز زنان دستۀ عزاداری «زنان بنیاسد» را تشکیل میدهند و تعزیه اجرا میکنند. در این آیین که در قزوین هم مشابه آن برگزار میشود بیش از پنج هزار نفر از زنان درحالی که به نماد قوم «بنیاسد» لباسهای عربی میپوشند، با به دست گرفتن بیلهای چوبی و دستههای کاه که در گویش محلی به آن «کلوش» میگویند، بهصورت نمادین واقعۀ دفن شهدای کربلا توسط زنان قوم «بنیاسد» را بازسازی میکنند و به عزاداری میپردازند و مسیر «بقعۀ سیدجلالالدین اشرف» تا «آقاسیدمحمد» این شهر را طی میکنند. در این آیین دستههای عزاداری فقط از زنان عزادار تشکیل میشود.
زنان قزوینی هم این رسم را بهنام «سوم امام» برگزار میکنند و بهشکل نمادین شهدای عاشورا را برای خاکسپاری همراهی میکنند و دور شهر میچرخند و بعد به مسجد برمیگردند.
شیوه عزاداری زنان عرب در خوزستان
زنان عرب در جنوب خوزستان هم مانند بوشهریها در حالت ایستاده و با ضربآهنگی تند، سینهزنان روایت مصیبتی از مصائب کربلا را از زبان «مُلایه» میشنوند که به این آیین «میدان» میگویند؛ آیینی که ۲۸ دی ماه ۱۴۰۰ با عنوان «شیوۀ عزاداری زنان عرب در خوزستان» درفهرست آثار ناملموس کشور به ثبت رسیده است. اجرای این آیین در شهرهای جنوبی و عربنشین خوزستان در مناسبتهای سوگواری (مجالس روضۀ زنانه) بهخصوص ایام محرم و صفر و در سوگ مرگ عزیزان مرسوم است.
مجلس روضهخوانی زنان عرب معمولاً با حضور زنان میانسال و پیرزنان هر محله و کوچه برگزار میشود. پیش از آغاز مراسم، دختران جوان وظیفۀ پذیرایی و رسیدگی به عزاداران حسینی حاضر در مجلس را به عهده میگیرند و مجلسگردانی میکنند. آنها بهصورت خودجوش و بدون وابستگی یا قرابت خانوادگی با صاحب مجلس و فقط برای خدمت به مهمانان امام حسین (ع) انجام وظیفه میکنند. پس از پذیرایی اولیه که عموماً چای زعفران و دارچین است، روایت مصائب کربلا توسط شخصی با عنوان «مُلایه» انجام میشود. شرح این روایت در سه بخش «نَعی» یا بیان سوزناک، «لطم» یا سینهزنی نشسته و آرام و میدان یا سینهزنی تند و ایستاده صورت میگیرد که هر یک از این مراحل در قالب شعری خاصی برگزار میشود.
از نظر پیشینۀ تاریخ مذهبی «لطم» زدن همپای تعزیه است که در لغتنامۀ دهخدا به معنی طپانچه زدن، بر رخسار و اندام زدن، سیلی زدن و پنجه بر روی زدن آمده است. در برخی از مقاتل نقل شده است که زنان اهل بیت (ع) در روز عاشورا بر صورت خود میزدند و گریه میکردند. ظاهراً همین عمل زنان اهل بیت (ع) مستند «لطمزنی» بهعنوان آیینی مذهبی بودهاست.
زنان زیلایی و عزای محرم
«زیلایی» روستایی در استان کهگیلویه و بویراحمد است با فاصله تقریبی ۲۰۰ کیلومتر از یاسوج. زنان زیلایی عزاداری برای امام حسین (ع) را از همان شب اول محرم آغاز میکنند؛ به نشانۀ عزا لباسهای تیره میپوشند، در یک دایره قرار میگیرند و بعد از آن، یک زن مسن در وسط دایره قرار میگیرد و با خواندن شروههای پرسوزوگداز به نشانۀ عزا گوشههای چادر خود را میگیرد و به شانههای خود میاندازد و زنان درون دایره با حرکت «سر خوان» یا همان روضهخوان ، شیونکنان بهدنبال او «شروه» میخوانند. آیین عزاداری زنان «زیلایی» بهنام «هویهوی» شناخته میشود و زنان بعد از اجرای آن مشغول تهیۀ نذری میشوند تا بعد از بازگشت عزاداران از گلزار شهدای روستا از آنها با غذای نذری پذیرایی کنند.
زنان «زیلایی» نقش پررنگی در عزاداری دارند و فقط به «هویهوی» اکتفا نمیکنند. در آیین دیگری که به «کتل» مشهور است، اسبی را به عنوان اسب حضرت امام حسین (ع) زین و تزئین کرده و بین هیئتها میگردانند و به رسم محلی شیون میکنند. آنها همچنین حجلهای برای حضرت قاسم (ع) و گهوارهای برای حضرت علیاصغر (ع) درست میکنند و به آن چشم زخم، آویزان میکنند و رویش را پارچۀ سبز میکشند و دور آن عزاداری میکنند.
پژوهشگران کهگیلویهو بویراحمدی، انتخاب محل عزاداری ، نظافت آن و درست کردن علمها را هم از جمله اقدامات زنان این منطقه برای سوگواری میدانند و معتقدند «هویهوی» اوج عزاداری زنان است که باید برای حفظ آن کوشید.
«چایینه»های زنان ایلامی
آیین «چمر» رسم مردانهای است که بیشتر در میان عشایر در ایلام، کرمانشاه و لرستان برگزار میشود. گرچه آن را، هم زنانه و هم مردانه دانستهاند، اما معمولاً در این آیین مردان میداندارند و زنان همراهیکننده. در این آیین موسیقی «چمر» با سرنا و دهل اجرا میشود و اهالی ایلها و روستاها در محلی بهنام «چمرجا» جمع میشوند و همراه با نوای ساز و دهل و آواز همسرایان سوگواری و عزا بهجا میآورند. زنان هم در حاشیه، عزاداری خاص خود را انجام میدهند و «مور» (شعرهایی وزین با آهنگ زنانه) میخوانند.
«چایینه» اما آیینی مخصوص زنان ایلام است. در اصل «چایینه» نوعی سبک عزاداری زنان عرب عراقی است که به شیوهها و اسامی مختلف در مناطق عربنشین خاورمیانه مرسوم است. «چایینه»، «ملایه» و «لطم» که حالا در ایلام بهنام «چایینه» شناخته میشود. زنان در «چایینه» بهشکل حلقهای دور هم جمع میشوند، شعر میخوانند و وقت اوج گرفتن اشعار مربوط به عزاداری، وسط حلقه بهصورت دایرهوار و بلند شدن از روی زمین به دور هم میچرخند و همزمان ضمن تکرار اشعار، سرها را به یکدیگر نزدیک کرده و با هر دو دست به پیشانی میزنند. این عزاداری از آداب و رسوم زنان ایلامی در ماه محرم است.
از جمله «چایینه»های زنان ایلامی میتوان به چایینۀ حضرت قاسم (ع) در روز هفتم محرم، چایینۀ حضرت عباس (ع) در روز هشتم، چایینۀ امام حسین (ع) روز دهم و چایینۀ روز اربعین حسینی اشاره کرد.
در اصل مراسم «چایینه» در عزاداریها توسط گروهی از زنان و یک نفر مداح انجام میشود که بیشتر در دهۀ اول محرم مورد توجه قرار میگیرد. در میان «چایینه»ها، «چایینه عباس» از مهمترین و معروفترین آیینهاست که بسیار سوزناک برگزار میشود.
نظر شما